چیستی سیاست علم و تکنولوژی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، ترویج علم به معنای امروزین از مباحث نوینی است که همه علوم به نوعی با آن مرتبط هستند. ترویج علم پلی میان ادبیات علمی و گفتمان مردم عادی است؛ به زبان ساده، ترویج علم ابزاری است برای پیوند و برقراری ارتباط میان جامعه و جهان علم.
اکرم قدیمی (دانشیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور) با همکاری الهه حجازی (دانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران) در مقالهای به این موضوع میپردازند که مفهوم ترویج علم، تلاش برای انعکاس اندیشههای علمی به روشی است که تمام افراد بتوانند مفاهیم اساسی یک علم را درک کنند، به طور کلی فهم عامه از علم را ترویج علم مینامند.
هدف این مقاله توجه دادن به اهمیت و ضرورت سیاستگذاری علم، فناوری و ترویج علم در ایران است. در این مطالعه از روش مرور سیستماتیک استفاده شده است.
* سیاستگذاری علمی در جامعه
در این پژوهش آمده است که سیاستگذاری مشکلات مشخصی را در جامعه مطالعه میکند در واقع فرایند سیاستگذاری با شناسایی مساله شروع میشود و مرتبط با مشکل خاص به جنبههای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اداری میپردازد.
سیاست علمی، مطالعه علمی روابط بین علم و تکنولوژی، دولت و جامعه را شامل میشود
در ادامه این پژوهش از نقطه نظر کاربردی هنگامی یک سیاست میتواند نقش خود را همچون راهنمای توجیه و تفسیر وظایف و نحوه انجام دادن آنها ایفا کند که خطوط کلی و حوزههای تأکید عمل بخش عمومی را نیز مشخص کند.
این پژوهش مطرح میکند که سیاستگذاری علمی مجموعهای از اصولی است که مشخصکننده روشهای کلی برای عمل در زمینه زندگی علمی یک جامعه یا یک ملت باشد.
به واقع سیاست علمی بخشهایی از زندگی یک جامعه را دربرمیگیرد که کاربرد حوزه علوم و روشهای آن باعث میشوند تا بتوانیم از اصول علمی برای گسترش تولید و خدمات مورد نیاز جامعه خویش بیش از پیش بهره جوییم.
به زعم این پژوهشگران سیاست علمی، مطالعه علمی روابط بین علم و تکنولوژی، دولت و جامعه را شامل میشود. در واقع، سیاست علمی با مسئله سیاستگذاری در زمینههای تکنولوژیک و روابط متقابل بین ارزشهای فرهنگی و اهداف اجتماعی در ارتباط است.
* سیاست علم و تکنولوژی
از دیدگاه نویسندگان این پژوهش؛ سیاست علم و تکنولوژی اصطلاحی است که به سیاست عمومی علم و تکنولوژی اشاره دارد چه از نظر سیاستهایی که فعالیتهای مربوط به علم و تکنولوژی را مورد حمایت قرار میدهد و چه سیاستهایی که آن دو را به سمت اهداف دولت هدایت میکند. این واژه همچنین به مطالعه علمی روابط بینابین علم و تکنولوژی، دولت و جامعه اطلاق میشود.
مطالعات سیاست علم بر بررسی سیستماتیک فعالیتهای علمی و تکنولوژیکی متمرکز است
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که این رشته علمی از مطالعات اواسط دهه ۶۰ سرچشمه میگیرد. یک تعریف رسمیتر از این رشته به وسیله شورای بینالمللی مطالعات سیاست علم ارائه شده است: مطالعات سیاست علم بر بررسی سیستماتیک فعالیتهای علمی و تکنولوژیکی متمرکز است.
این پژوهشگر ادامه میدهد که این رشته به ویژه با مسئله سیاستگذاری در زمینههای علمی و تکنولوژیکی و روابط متقابل بین ارزشهای فرهنگی آنها و اهداف اجتماعی مرتبط است.
* سیاست علم و فناوری (Policy Technology & Science)
بر اساس یافتههای این مطالعه، تغییر واژه «سیاست علم» به اصطلاح «سیاست علم و تکنولوژی» از اواخر دهه هفتاد و اواسط دهه هشتاد میلادی صورت گرفت. خط مشیهای وابسته به این رشته و جوامع علمی نیاز به تمرکز بیشتر بر ابعاد تکنولوژیکی روابط بین علم، تکنولوژی و جامعه را ضروری
دیدند.
از نظر این پژوهش سیاست علم و فناوری به مجموع تصمیمات و اقداماتی گفته میشود که دولت برای تشویق و هدایت توسعه تحقیقات علمی و فناورانه از یکسو و بهرهگیری از نتایج این تحقیقات برای دستیابی به اهداف کلی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از سوی دیگر، انجام میدهد.
کارایی سیاست علم و فناوری در گرو درک واقعبینانه و جامع سیاستگذاران از این ارتباط و تعامل است
به عبارت دیگر سیاست علم و فناوری بیانگر نگرشی است که دولت و جامعه مدرن نسبت به روابط و تعامل بین تغییرات علمی و فناورانه با توسعه اجتماعی و اقتصادی دارد. کارایی سیاست علم و فناوری در گرو درک واقعبینانه و جامع سیاستگذاران از این ارتباط و تعامل است.
نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مجموعهای از خط مشیهای قانونی و اجرایی که هدف آن سازماندهی و افزایش امکان استفاده از توان علمی و فناوری در جهت توسعه عمومی کشور و ارتقاء موقعیت آن در جهان است. میتوان گفت سیاستگذاری علم و فناوری از ارکان مهم اقتدار و توانایی کشورها محسوب میشود.
در نهایت از دیدگاه نویسندگان این پژوهش؛ سیاست علم و فناوری اصطلاحی است که به سیاست عمومی علم و فناوری اشاره دارد، چه از نظر سیاستهایی که فعالیتهای مربوط به علم و فناوری را مورد حمایت قرار میدهد و چه سیاستهایی که آن دو را به سمت اهداف دولت هدایت میکند.
بنابراین به طور کلی در پایان این پژوهش آمده است که اگر سیاستهای توسعه و بقای هر کشور را در سه بعد دفاعی، توسعه اقتصادی و توسعه فرهنگی خلاصه کنیم، سیاست علم و فناوری زیربنایی برای هر یک از این شاخهها محسوب میشود. این دو عامل تا حدود زیادی تعیین کننده شکل آتی جوامع هستند؛ چراکه از طریق این دو اهرم قوی است که دولتها میتوانند از عهده خواستهها و نیازهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود برآیند.
انتهای پیام/